English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (8473 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cycle U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycled U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycles U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
loop U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
looped U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loops U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
Other Matches
registration number U تعداد دفعات ثبت تیر
registration numbers U تعداد دفعات ثبت تیر
Can count on the fingers of one hand <idiom> U رخ دادن اتفاقی به تعداد انگشتان دست [اتفاق نادر و به دفعات محدود]
refresh rate U تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
demand frequency U نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
cycled U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycles U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
wait loop U پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
frequency U تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequencies U تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
for next loop U حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
iterate U حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
iterative routine U حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
quoted U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quote U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
repeater coil U سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار
recidivism U تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی
partial shipment U حمل به دفعات
shipment by instalments U حمل به دفعات
repeat U تکرار کردن تکرار شدن
repeats U تکرار کردن تکرار شدن
combinatorics U محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
round U تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest U تعداد تیر تعداد شلیک دور
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
thermoplastics U پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
oddest U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
loops U حلقه درون حلقه دیگر
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop U حلقه درون حلقه دیگر
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
purls U حلقه حلقه شدن
convolute U حلقه حلقه کردن
purled U حلقه حلقه شدن
purling U حلقه حلقه شدن
wreathy U حلقه حلقه شده
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purl U حلقه حلقه شدن
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
reduplication U تکرار
duplication U تکرار
repetitions U تکرار
iterance U تکرار
frequence U تکرار
recapitulation U تکرار
frequentation U تکرار
frequentness U تکرار
replication U تکرار
repeat U تکرار
frequency U تکرار
repetition U تکرار
repeats U تکرار
frequencies U تکرار
epanalepsis U تکرار
renewals U تکرار
iteration U تکرار
reiteration U تکرار
renewal U تکرار
practice U تکرار
a lot of times <adv.> U به تکرار
frequently <adv.> U به تکرار
many times <adv.> U به تکرار
often <adv.> U به تکرار
oft [archaic, literary] <adv.> U به تکرار
on any number of occasions <adv.> U به تکرار
regularly [often] <adv.> U به تکرار
practising U تکرار
tautology U تکرار
ingemination U تکرار
tautologies U تکرار
practise U تکرار
recapitulations U تکرار
rehearsals U تکرار
practises U تکرار
rehearsal U تکرار
recidivism U تکرار
practicing U تکرار
frequent U تکرار شونده
reptition compulstion U وسواس تکرار
iterative U تکرار شده
iterable U تکرار کردنی
rehearsals U تکرار عملیات
frequenting U تکرار شونده
repetition U باز گو تکرار
ingeminate U تکرار کردن
rehearsal U تکرار مجدد
rehearsal U تکرار عملیات
frequents U تکرار شونده
merism U تکرار متشابهات
replication U پاسخگویی تکرار
rehearsals U تکرار مجدد
repetition instruction U دستوالعمل تکرار
iterant U تکرار کننده
repeat counter U شمارنده تکرار
repeatable U قابل تکرار
repeatability U قابلیت تکرار
pulse repetition U تکرار تپش
pulse repetition U تکرار ضربان
repeat key کلید تکرار
pleonasm U تکرار بیمورد
iterate U تکرار کردن
palilogy U تکرار تاکیدی
repetition of position U تکرار وضعیت
repeater U تکرار کننده
frequented U تکرار شونده
iterative U تکرار کننده
repetition of an act U تکرار کاری
repetition instruction U دستورالعمل تکرار
recidivism U تکرار جرم
typematic key کلید تکرار
renews U تکرار کردن
Come again <idiom> دوباره تکرار کن.
circular frequency U تکرار دورانی
replicate U تکرار کردن
replicated U تکرار کردن
replicates U تکرار کردن
repeats U تکرار کردن
repeats U تکرار کنید
renewing U تکرار کردن
renew U تکرار کردن
reiterate U تکرار کردن
reiterated U تکرار کردن
reiterating U تکرار کردن
auto repeat U خود تکرار
repeats U تکرار تجدید
replicating U تکرار کردن
repetitions U باز گو تکرار
ibidem U تکرار میشود
frequency of vibration U تکرار ارتعاش
tautologic U بیهوده تکرار کن
reiterates U تکرار کردن
use U تکرار ممارست
uses U تکرار ممارست
repetitous U تکرار کننده
repeat U تکرار کنید
to repeat oneself U تکرار شدن
repeat U تکرار تجدید
recurs U تکرار شدن
recur U تکرار شدن
recurred U تکرار شدن
repeat U تکرار کردن
frequency function U تابع تکرار [ریاضی]
recapitulation U تکرار رئوس مطالب
polysyndeton U تکرار حرف ربط
overeun error U خطای تکرار شده
recidivation U بازگشت به تکرار جنایات
duplication check U مقابله از راه تکرار
to make repeat U وادار به تکرار کردن
recidivist U عامل تکرار جرم
recidivists U عامل تکرار جرم
recidivists U تکرار کننده جرم
recapitulations U تکرار رئوس مطالب
ingeminate U تکرار و تاکید کردن
repeat action key U کلید تکرار عمل
regenerative repeater U تکرار کننده باززا
recapitulations U تکرار رشدو نمو
recidivism U بازگشت به تکرار جنایات
recidivist U تکرار کننده جرم
spaced repetition U تکرار فاصله دار
autorepeat key U کلید تکرار خودکار
over and over <idiom> U مکرا تکرار کردن
recurring costs U هزینههای تکرار شونده
reduplicate U تکرار کردن دوچندان
recapitulation U تکرار رشدو نمو
rehash U تکرار مکررات چیز تکراری
rehashed U تکرار مکررات چیز تکراری
rehashes U تکرار مکررات چیز تکراری
repeat U مکرر کردن تکرار شدن
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
monotone U صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
recapitulate U رئوس مطالب را تکرار کردن
repeats U مکرر کردن تکرار شدن
recapitulated U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulates U رئوس مطالب را تکرار کردن
iteration U تکرار یک برنامه برای حل مشکل
recapitulating U رئوس مطالب را تکرار کردن
name plugging U تکرار نام یا علامت تجارتی
that will be the day <idiom> U چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد
cumulative distribution function U تابع تکرار تجمعی [ریاضی]
Recent search history Forum search
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
1محمد حسین صحرائی
1wife is life life is knife knife kill the life
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
1Rotating machinery capable of supplying or absorbing real and reactive power in any of a number of operating quadrant combinations.
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
1Immune system remembers pathogen on subsequent exposure
0خرک حلقه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com